اتاق شماره نبودنت 2
7
حتی مرگ
نمی تواند مرا
از این دنیا ببرد
آنطور که تو مرا کُشتی
8
بهار
هار می شود
و این حساسیت تقویم است به نبودنت
9
پرنده ای درونم
اوج می گیرد
برای سقوط
اگر تو درخت امن من نباشی
10
بی تو شاید
شب هایم چون پروانه ای
از پیله بیرون بیایند و روز شوند
اما
به روی دوش روزهایم
پیله هایی سیاه
سنگینی می کند
11
نبودنت می نشیند
چون گلوله ای
بر قلبم
حالا قلبی که پمپاژ می کند
تا نمیرد
مثل سگ می میرد
12
به جهنم
که
تنهایم
عاقبت این تویی
که باید در من بمیری